معرفی فیلم داستان ازدواج (Marriage Story)
جنگ چارلی_آدام با اسکارلت_نیکول
شاید بتوان گفت فیلم داستان ازدواج برای آدام درایور (Adam Driver) و اسکارلت جوهانسون (Scarlett Johansson) نقطه عطفی در دوران حرفهای بازیگریشان است. خصوصا برای دختر جذاب هالیوود که با این فیلم نشان داد به جز ویژگیهای مرتبط با سینمای پولساز و جذابیتهای بصری، بازیگر خوبی نیز هست. داستان ازدواج، داستان طلاق یک کارگردان و یک بازیگر است. نیکول بازیگر ویژه تئاترهای مدرن و تجربی چارلی فکر میکند شوهرش در زندگی او را هدایت میکند و او مجبور بوده است بنا به خواسته او عمل کند. رابطه زناشویی که از رابطهی حرفهای میان کارگردان و بازیگر نشات میگیرد. آنها پسری (Azhy Robertson) هشت ساله هم دارند پسری که در دوران پیشا اودیپی قرار دارد و به مادر وابستگی بیشتری دارد. جنگ چارلی و نیکول که در ابتدا جنگی دوستانه است در انتها به نظر جنگی نابرابر است.
جنگ اسکارلت و آدام یا جنگ چارلی و نیکول؟
این فیلم برای هر دوشان نامزدی اسکار و گلدن گلاب به ارمغان آورد و برای بازیگر نقش وکیل نورا فانشاو (Laura Dern) جایزه اسکار و گلدن گلاب نقش مکمل زن. اما جنگ میان چارلی_درایور و اسکارلت_نیکول را چه کسی پیروز میشود؟ این یک جنگ بازیگری است یا جنگی برای حضانت بچه؟ هر دو. نقشها و بازیها به همدیگر و به فیلم کمک میکنند. بازیگری کنترل است و بازیگر ارزشمند در خدمت کارگردان و فیلم است. صحنه تمرین تئاتر را به خاطر بیاورید نیکول بر دستان بازیگران دیگر بلند شده است و با میکروفنی صدای او را پخش میکند او با تمهیدات صحنهای چارلی_ کارگردان، نمود مییابد. این دقیقا همان چیزی است که نیکول میخواهد از آن فرار کند. ساختار خود فیلمنامه و فیلم تمام تلاشش را میکند تا محافظهکارانه هر دو کاراکتر زن و مرد را ببیند تا انگ زن ستیزی به فیلم وارد نشود.
اما واضح است که کارگردانی و بازی تاکید ویژهای روی آدام درایور دارد. در داستان اینطور بنظر میرسد که جنگ این دو در تعادلی به پایان رسیده است. اما واقعا اینگونه است؟ با اینکه میتوان در دیگر عناصر فیلم هم این نکته را پیگیری کرد، اما بیاید به بازیها نگاهی بکنیم. انتخاب اسکارلت جوهانسون با توجه به کارنامه کاریاش شاید کمی عجیب به نظر برسد اسکارلت در فیلمی رئالیستی با تاکید بر بازی واقعگرا حضور دارد. در مقابل آدام درایور با چهرهای خشن و قدی بلند که تماما او را در تضاد بصری با جوهانسون قرار میدهد. صحنه اوج فیلم و تقابل دو کاراکتر_ بازیگر تقابلی جالب است. چارلی زانو میزند اما درایور با بازیاش جوهانسون را به زانو در میآورد. به دستان نیکول در این صحنه دقت کنید. او انگار نمیداند با دستانش چه کند و محو تماشای بازی مسحور کننده آدام است. واژگونی که صحنه را درخشان میکند. چارلی بازنده فیلم است اما آدام درایور قلب ما را تسخیر میکند. جوهانسون خودآگاه یا ناخودآگاه در خدمت فیلم است و بازیگری را به درایور واگذار میکند.
اکثر منتقدان بر این باورند که این فیلم نمایشی از بازیهای خوب است. یکی از منتقدان در ریویو خود از فیلم مینویسد:《این فیلم تقریباً در همه زمینه ها کلاس در بازیگری است. در حالی که شخصیتهای جوهانسون و درایور در بیشتر فیلم با هم تضاد دارند اما این دو بازیگر شیمی بسیار خوبی دارند و به راحتی عشقی که نیکول و چارلی زمانی داشتند و هنوز هم تا حدودی دارند را نشان میدهند.》برای محکم کردن فرض نوشتار دو صحنه را به یاد بیاوریم. خوانندگی کردن این دو نفر چگونه است؟ مرد دربارهی تنهایی و از دست دادن میخواند اما جوهانسون در مهمانی خانوادگیاش درباره چه میخواند؟ فیلم با اینکه میخواهد پشت حق دادن به هردو پنهان شود اما ناخواسته ما را با چارلی همراه میکند و این باعث میشود درایور برای تاکید گذاری درست در فیلم بازی دقیقتری در مقایسه با اسکارلت داشته باشد. همه چیز در خدمت فیلم. همین نکته باعث درخشش اسکارلت جوهانسون هم میشود او با کم بازی کردنش به موقعیت کمک میکند.
همین الان می توانید به سایت اپل تی وی مراجعه کنید.